تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

در مانده ایم!

۳۱
ارديبهشت

1- با تمام سختی هایش بالاخره این کنکور هم گذشت. دروغ چرا دوست داشتم از روی صندلی که بلند شدم  برگردم رو به "میم" و با همان لحن مزدک میرزایی در لحظه صعود به جام جهانی بگویم:"و تماااام" . از روی صندلی که بلند شدم برگشتم رو "میم" که چند ردیف با من فاصله داشت؛ گفتم : "چرااا؟چرا اینقدر سخت  ؟!!" بگذریم از نثار کردن تمام فحش هایی که در عمر شریف مان یاد گرفته بودیم به طراحان نیمه محترم. در تمام مسیر برگشت این بیت در ذهنم رژه می رفت : "خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قماردیگر" .

امتحان سخت معلوم نمی کند که چه کرده ای!فقط تمام مدتی که در انتظار نتیجه هستی برزخی را به وجود می اورد که از جهنم سخت تر است.


2-حقاً حال و احوال کردن هایمان هم آبکی شده. نسلی شده ایم که به مختصر احوال پرسی تلگرامی کفایت می کنیم . انگار نه انگار که روزی از هم جدا نمی شدیم و حالا هر کداممان در گوشه ای از این شهر پی یک بدبختی، درمانده مانده ایم. واقعا عجیب است ! تنها نقطه مشترکمان بدبختی است. این درماندگی مان را هم  از همین مختصر احوال پرسی تلگرامی هم می شود فهمید.

 "عین" یک حرف خوبی می زد،می گقت: گاهی درماندگی ما را به نقطه ای می رساند که دیگر کناری می ایستیم و فقط نظاره می کنیم تا ببینیم چه می شود. شخصا به این نقطه که می رسم آواره می شوم. "سرگشتگی و کوه و بیابانم آرزوست" می شوم و عاقبت خودم را در امام زاده ای یا امام رضایی پیدا می کنم؛اسمشان را گذاشته ام حال خوب کن های بی انتها.....

  • حاج باقر