تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

ترس

۲۹
مهر

می ترسم.از قبل از تاسیس این وبلاگ هم می ترسیدم. می ترسیدم که مثل وبلاگ قبلی روزی زمین گیر بشود. یادداشت نویسی های روزانه ام را هم به زور نگاه می کنم. یک جور هایی خجالت می کشم. نمی دانم چرا!؟ ولی بیشتر از همه چیز از خودم توقع دارم که پای کاری که شروع کرده ام بایستم. و ننوشتن برای من یعنی نایستادن!

اصلا بنا می کنم همین طوری بیایم برای دل خودم بنویسم. چرک نویس کردن از قبل نمی خواهد. ساده و بی تکلف هم من راحت ترم هم تو! 

پ.ن:تو کیستی که من اینگونه،بی تو بی تابم!

  • حاج باقر

بسم الله

۱۸
مهر

بدون بسم الله که نمی شود.اصلا ابتر می ماند.اصلا شروع نمی شود که پایان بپذیرد...
جدا از این چیز ها احساس آرامش می دهد.بسم الله یعنی من و خدا حواسمان به هم هست. به این قضیه دو جور می شود نگاه کرد: اول اینکه وقتی می گویی بسم الله یعنی خدایا حواسم به تو هست.تو هم حواست به من هست؟!! و مدل دوم اینکه خدایا حواسم هست که حواست به من هست! و این مدل دوم است که آرامش می دهد.اینکه همیشه یکی حواسش به تو باشد. یکی که دلت خوش باشد برای روز مبادا دستت را دراز کنی و بگویی "کمکم می کنی؟". برای ما هر روز، روز مباداست....

  • حاج باقر